فروردین است، مارچ است.
و یا اصلن بگو دیر شده دیگر
اما تمام کوچه باز شده تابان است.
چیزی خنجر شده،
چیزی استخوان.
خیابان، طول کشیده
برو فرو برو،
شکوفه میزند.
برو حالا که جوانه
حالا که سرما ماسیده روی پیادهرو
فرو حالا که پرنده
برو حالا که بوی بازگشت موج میزند به چشم
فرو حالا که بهاران است
برو
که چشم میگردد
نباش.
«در چترهای بسته باران است».*
*سطر اول شعری از یدالله رویایی