Saturday, September 27, 2014

در حالی که پاییز می‌شود.
و بدن‌ها کمتر به هم می‌سایند.

درخت‌ها منتظر

شهر‌ها منتظر

و حتی سنگ‌ها سنگ‌ها

مثل فضای میان شاخه‌ها

به این فکر می‌کنند

که بهتر است باشند

یا که نه.

Tuesday, September 09, 2014

در شکافتن درها
اسم تو کوتاه می‌شود.
به ناگاه،
می‌افتد از برج‌های جمله پایین
ه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ه
و خون
غرق می‌کند زبان مرا
پیش از آن‌که گفته باشم:
اصلن عجیب نیست.