Thursday, February 08, 2007

تا دور

از چنانِ لحظه ای بگو
تا جا بگیری ام
دور و دورتـــر و دورتـــر و دور
لحظه ای که باز می شود
جا و بـــازتــــر و بـــــــاز
در کوریِ این وقت،
از چنانِلحظه ای بگو
از گاهِ خواندنی
هریاد که می آوری ام

تر

بی قصدی از راه
بر قصه که طــــــــــــــــــول می شود،
.
.
.
خاطر که حزین و ...
همین