Monday, October 30, 2006

صد مرحله دور

پرت نمی روم از مرحله
و اتفاق را، که همواره است
شهرزاد_ روز_فاصله
چگونه بسنجد به چشم
عشق را"
*"که همواره در مراجعه است
ترانه ای از محسن نامجو*

Tuesday, October 03, 2006

ن

.صورت و نهان
که لحظه ای و دور می شود
لال می شوم
با اشاره ای
دست_ دور لحظه ای نهان
مات می روم
لحظه دور باز می کند اشاره ای
.سر بگردد و زبان
تا رود که آشکار
آن چه گفته می شود، با زبان مادری

Monday, October 02, 2006

ا نگار

،انگار که از من
،تا نگران بر تو می رود
سر می گرداند به قصد راه
.با گوشواره های قصه های نامکرر
بی هیچ خداحافظی
،انگاره می شود
که دختر شهر زاد
کولی کوچکیست
.و مادرش را نمی شناسد