Wednesday, December 27, 2006

میم و نون

طرحی از خون و
طرحی از جنون
،بر صفحه ام مدام که پیدات می شود
سلب محیط می کنی و
نام می بری
از هر چه میم و نون
،مطرح که می شوم
جا را نشانه می روم و
،حرف می دهم
جن های مستطیل
.هر بار که اصرار می کنند

تنها،صدا

صدا
و هر چه تمام تر
که باز
می ماند
و باز می ماند
،از به جای
با وجود هر چه اتفاق
،گنگ می رود تنها
باز می رود
،در انتهای حلق
.تلخ می شود

Monday, December 11, 2006

این جا 2

،در حال ِ شرح
بر ابتدای ِ سطر ِ انکار
که ممتــــــــــــــــــــــــد و نمی رسد
،جا می دَوانـَدَم
،و دوباره، این جا می خوانـَدَم
و این جا
و این جا
تا از جهت بیفتم و
،کار می گیردم دوباره
.بدون ِ تکرار

این جا 1

این جا
و من که به ثانیه می افتم
تمام. و باز من
و باز من
و باز
می شود به من٬
خاطره ی خاطره ام.