جمله به جملهات را که جلو میروم،
دست بر دستهای تو میکشم
ریخته این متن را دستت
و سر مرا درهم
میخواهمش که بلیسم
زبان بکشانم روی انقلاب روی غرب روی جنگ
جمله بر جمله برو بالا
چشم من آنچه را میخواند میخواهد
میخواند
میلیسم
و این متن، تو را میکند مسءلهی تنم
از دست تو لیس
و درد مرا مرهم
تو بنویس، خواندنت را دوباره میخواهم
دست نکش از جنبش از امروز از فرهنگ
تو بریز،
من آنچه را که میلیسانم میخوانم
با دستهای تو خیس، با هم.
دست بر دستهای تو میکشم
ریخته این متن را دستت
و سر مرا درهم
میخواهمش که بلیسم
زبان بکشانم روی انقلاب روی غرب روی جنگ
جمله بر جمله برو بالا
چشم من آنچه را میخواند میخواهد
میخواند
میلیسم
و این متن، تو را میکند مسءلهی تنم
از دست تو لیس
و درد مرا مرهم
تو بنویس، خواندنت را دوباره میخواهم
دست نکش از جنبش از امروز از فرهنگ
تو بریز،
من آنچه را که میلیسانم میخوانم
با دستهای تو خیس، با هم.