Wednesday, May 11, 2016

تهران میشود


در اتوبان‌ها
جای تو خالی‌ست
در دریادریاها ماشین
در فضای محبوس یک پراید سفید که هزاران برادر خود را میان شهر ویلان می‌یابد
و شاخ به شاخ می‌اندیشد: چه بر سر ما آمد
جوی جاده به ازدحام مسدود است جاده مسدود است. راه جایگزین جو،
راه کو
مدام می‌پیچد این پرایدِ یکی از بیشمارِ بیچاره، در کوچه‌های همیشه بی‌کار
تنش نشان نقشه‌ی پی‌کار می‌شود
با خالِ جای تو در اتوبان‌ها،
در اتوبان‌ها،
جای تو خال است
در همت، حکیم
در شرق، در جرثقیل‌های عظیم
در دهان باز زخم‌ها در موقت ترمیم
در حقارت سرعت مجاز
خال است جای اعجاز تو
در فضاهای کوچک سفید
در دریادریادریای ‌کران ناپدید
در تبدیل مسدود است به امید
در سپیده دمید

خال تو اگر جای می‌شد جوی را رها می‌کرد
افسوس،
ایست
ایست

ایست


بعد ما بازهم گریزان، در اتوبا‌ن‌های تهران