حمل بر جنون است،
این اصرار که میورزم
این زبان را هم دیگر لازم ندارم زیرا که تو زفتهای، زفته
و حالا میشود ر را نوشت ز، زشت
زیر و زبر کرد،
زخم زد،
زار
زفته که باشی داستان از این قزاز است:
اولش همه اشکال شکل اشک میشود
و بعد
کمکم دوباره جهان محیاست
برنگرد هرگز
لحزهای بگزارم از این زبان
که دوباره بتوان
برگشت
به سرنوشت
No comments:
Post a Comment