اطراف او
باد میخیزد
و دستور زبان من بهم میریزد
افعال جمله بیسرانجام و سرنوشتشان انگار که گریختن از و آخر راهی هم به جایی اگر در حالی که اصلن شگفتی همینجا که به هم بند ناممکن و رفتن از این کلمه به آن خودش سفر و دورافتادن من البته که دشوار
اما از این هم بدتر
آنکه کجاست اینجا یادم وقتی بعضها نیست
و باید اعتراف میکنم که سعیات را هم کردم ولی چیزها با هم نمیروند
هی دوباره چرخ زدن دور جملهها، اه
عاقبت دهان من حواس پرنده میشود
با بادهای اطرافت
میپرد
و رفت
No comments:
Post a Comment